به گزارش مشرق، یک سال از صبح روزی که با پیام محمد ضیف رهبر گردان های نظام قسام، عملیاتی متفاوت و غافلگیرانه را در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و همزمان با عید یوم الکیپور یهودی ها آغاز شد، گذشت. این یک سال سرعت و تعدد تحولات و اتفاقات منطقه بسیار عجیب و خیره کننده بود به گونه ای که گاهی اتفاقاتی که از نوع بی سابقه بودن و تاثیرگذاری شان می توانست مشهورترین اتفاق یک سال در تاریخ برخی کشورهای منطقه باشند.
۷ اکتبر را باید با ۶ اکتبر سنجید نه ۲۷ سپتامبر
اصلی ترین مسئله و سوال در خصوص ۷ اکتبر، با نتیجه سازی و تصویرسازی از شرایط کنونی رقم می خورد. یعنی با بررسی نقطه ای که ایستاده ایم این سوال مطرح می شود که آیا ۷ اکتبر و عملیات طوفان الاقصی می ارزید یا خیر؟ اما درست و منطقی آن است که ۷ اکتبر را با وضعیت ۶ اکتبر و ۶ دهه قبل آن بسنجیم. ۷ اکتبر در وهله اول نتیجه حداقل ۷ دهه اشغالگری و ظلم و نژادپرستی علیه ملت فلسطین است. ملتی که راه های مختلفی را برای دستیابی به حق خود امتحان کرده و ناموفق بوده است.
طوفان الاقصی واکنشی بود به بیش از ۱۰۰ سال استعمارگری بریتانیا و صهیونیست ها علیه یک ملت. ملت فلسطین در یک تجربه تاریخی به این نقطه رسید که برای از دست ندادن سرزمین، هویت و ارزش هایش راهی جز آغاز یک طوفان ندارد. رهبر معظم انقلاب در سومین روز از طوفان الاقصی تاکید کردند: رفتار این رژیم ظالم اینطور بوده که به زن و مرد رحم نکرده، به کودک و کهنسال فلسطینی رحم نکرده، حرمت مسجدالاقصی را نگه نداشته، شهرکنشینها را مثل سگ هار به جان فلسطینیها انداخته، نمازگزاران را زیر پا لگدکوب کرده؛ خب، در مقابل این همه ظلم و جنایت، یک ملّت چه کار کند؟ یک ملّت غیور، یک ملّت کهنسال ــ ملّت فلسطین ملّت امروز و دیروز نیست، یک ملّت چندهزارساله است ــ در مقابل این همه ظلم چه واکنشی از خودش نشان بدهد؟ خب معلوم است که طوفان بهپا می کند؛ فرصت پیدا کند، طوفان بهپا میکند. ای ستمگران صهیونیست! مقصّر خود شما هستید؛ عامل این طوفان خود شما هستید؛ خودتان بلا را به سر خودتان آوردید. یک ملّت غیر از واکنش غیورانه و شجاعانه در مقابل اینچنین دشمنی، هیچ راهی ندارد.
پس باید دقت کرد که نبرد ملت فلسطین علیه اشغالگری و استعمار روز هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز نشد، بلکه قبل از این و طی ۱۰۵ سال اشغالگری آغاز شد؛ ۳۰ سال تحت استعمار انگلیس و ۷۵ سال هم اشغالگری رژیم صهیونیستی. اما چرایی تصمیم به اجرایی شدن عملیات طوفان الاقصی به وضعیت فلسطین در ۶ اکتبر برمی گردد. جایی که باید دید واقعیت میدانی و سیاسی و تصور تصمیم گیران و رهبران حماس از شرایط چه بوده است. مروری بر بسیاری از سخنان و تحلیل ادبیات تصمیم گیران و رهبران مقاومت فلسطینی نشان می دهد که برداشت و تصور آنان از وضعیت در ۶ اکتبر آن بوده است که هرگونه تاخیر در مواجهه با دشمن به معنای پایان مسئله فلسطین و هویت فلسطینی است.
شهید اسماعیل هنیه پس از شروع طوفان الاقصی بارها بر این مسئله تاکید کرده است که یقین داشتند اگر عملیات را آغاز نکنند، مسجدالاقصی به زودی از شرایط کنونی خارج می شد. شهید هنیه در سخنانی تاکید می کند: برای ما واضح بود که این کابینه (نتانیاهو) با ریشه های خود در داخل توده صهیونیست ها اقدام به تخریب مسجدالاقصی یا دستکم سیطره بر آن خواهد کرد.
تصور و دلیل دیگر آغاز عملیات طوفان الاقصی، تغییر وضعیت منطقه ای یا همان عادی سازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است. هرچه زمان گذشت این تصور و تحلیل به واقعیت نزدیک تر شد که اگر طوفان الاقصی رقم نمی خورد، صهیونیست ها در یک پروژه بزرگ منطقه ای به دنبال پایان دادن به مسئله فلسطین بودند.
شهید هنیه در این خصوص می گوید: «برنامه کابینه رژیم صهیونیستی، عادی سازی روابط برای ادغام اسرائیل در منطقه به زیان مسئله فلسطین و حقوق و اصول ثابت امت اسلامی بود. این نظریه اسرائیل است که یک صلح منطقه ای به زیان مسئله فلسطین را بنا کند و از این رو، قطار عادی سازی به شمار زیادی از پایتخت ها رسید. ما با این تحولات رو به رو بودیم که معنای آن از بین بردن مسئله فلسطین در سایه این کابینه صهیونیستی و سپس ایجاد ائتلاف های امنیتی و سیاسی در منطقه بود که رژیم صهیونیستی در قلب آنها باشد.»
رهبر معظم انقلاب هم در سخنانی به این پروژه خطرناک اشاره می کنند و بر توقف آن با طوفان الاقصی صحه می گذارند: طوفان ۱۵ مهر، نقشه با دقت طراحی شده دشمن را باطل کرد. حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، واکنش عصبی به باطل شدن نقشه آنهاست. من نمی دانم فرماندهان فلسطینی میدانستند چه کار بزرگی دارند میکنند یا نه ولی کاری که اینها کردند، کاری بود که هیچ چیز دیگری نمیتوانست جای آن را بگیرد. آنها یک توطئه بزرگ بینالمللی را برای منطقه غرب آسیا با طوفان الاقصی از بین بردند و باطل کردند.
همچنین برخی معتقدند اقدام یحیی سنوار و محمد ضیف در حقیقت یک تصمیم پیشگیرانه پیش از آغاز نبرد بوده است. بعد از طوفان الاقصی اسناد و گزارش هایی در برخی رسانه های عبری منتشر شد که نشان می داد صهیونیست ها در تکمیل پروژه بزرگ منطقه ای، به دنبال عملیاتی بزرگ در ابتدای سال ۲۰۲۴ برای حذف مقاومت نوار غزه بودهاند.
۷ اکتبر از جنس غافلگیری دشمن بود
غافلگیری در ۷ اکتبر نه از نوع عملیات بلکه از نوع زمان و تحلیل اراده عملیات بوده است. گزارش رسانه های اسرائیلی به خوبی فاش کرده است که گزارشاتی به مسئولین و دفتر نخست وزیری مبنی بر برخی تمرینات و اقدامات مشکوک از سوی مقاومت حماس وجود دارد اما بواسطه اینکه از نظر تحلیلی حماس را در وضعیت سکون و خواستار عدم تنش می دیدند به گزارش ها توجهی نمی شده است.
آغاز عملیات هم با یک غافلگیری کامل بوده است. اتفاقا می توان اینگونه برداشت کرد که تصمیم یحیی سنوار برای عدم اطلاع و هماهنگی زمان عملیات با هر طرفی خارج از نوار غزه از جمله دیگر بازیگران محور مقاومت، تصمیمی کاملا دقیق برای تحقق غافلگیری ساعت صفر عملیات در ۷ اکتبر بوده است. ضمن آنکه تحولات ۱۲ ماه گذشته و عدم ترور هیچ فرمانده ای در نوار غزه و نیز عدم دسترسی صهیونیست ها به ۱۰۱ اسیر باقی مانده همگی نشان می دهد که صهیونیست ها بر مقاومت در نوارغزه تسلط اطلاعاتی کامل ندارند.
جمع بندی
برای سنجش ۷ اکتبر نباید به شرایط کنونی نگاه کرد. شرایط کنونی(با هر برداشتی) و حتی نوع مدیریت محور مقاومت پس از ۷ اکتبر مسئله ای متفاوت از قضاوت عملیات ۷ اکتبر است. البته روایت صحیح از وضعیت محور مقاومت در نقطه ای که اکنون ایستاده ایم محل بحث این یادداشت نبود، اما حتی با فرض آنکه یک سال گذشته، وضعیت مقاومت را با خطر جدی روبرو کرده است نمی توان نتیجه گرفت ۷ اکتبر تصمیم غلطی بوده است و مولفه های فراوان یک سال اخیر در سنجش آن موثر است.
۷ اکتبر را باید با ۶ اکتبر سنجید و در خصوص چرایی تصمیم گیران به اجرایی شدن آن قضاوت کرد. اطلاعات و سخنان رهبران حماس و مقاومت و تحولات پس از آن به خوبی نشان می دهد که اگر طوفان الاقصی نبود، حمله ای بزرگ برای حذف مقاومت در نوارغزه تاکنون اجرایی شده بود. ۷ اکتبر هزینه های زیادی داشت؛ اما مقاومت تصمیم گرفت نبرد موجودیتی را با دشمن پیش ببرد و آن را با خطر موجودیتی مواجه سازد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند: «ملّت فلسطین را نشناختهاند، ملّت فلسطین را دستکم گرفتهاند؛ اشتباهشان در همین است؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند. البتّه همه دنیای اسلام موظّف است که از فلسطینیها حمایت کند و باذنالله حمایت هم خواهد کرد، امّا این کار، کار خود فلسطینیهاست؛ طرّاحان هوشمند، جوانان شجاع، فعّالان ازجانگذشته توانستهاند این حماسه را به وجود بیاورند و این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود.»
ایشان همچنین در بیانات اخیرشان فرمودند: «طوفانالاقصی که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت، یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانه لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند».